سیاست های تأثیرگذار (effective policies) زمانی اتخاذ می شوند که تغییر قابل ملاحظه ای در مشارکت سیاسی و همراهی شهروندان حادث شود. یکی از راه های تغییر مشارکت وجود شبکه های حامی است. شبکه های حامی فرصت بی بدیلی را به شهروندان بدست می دهند تا سیاستگذاران را برای تغییر سیاست مجاب کنند. موضوعات متنوعی در شبکه ها حامی پیگیری می شود که دربرگیرنده نگرانی های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و سلامت است. اعضای شبکه های حامی از شواهد مشترکی برای متقاعد کردن سیاستگذاران استفاده می کنند.

درک چگونگی فعالیت شبکه های حامی و جایگاهشان در جامعه برای مطالعه فرایند سیاستگذاری مفید است: شبکه های حامی از یکسو منجر به شکل گیری روابط مهم، کسب تجربه و حتی خبرگی اعضای خود (شهروندان) می شوند و از سوی دیگر دولت ها را در جهت دادن به سیاست هایشان و اقدام در جهت آنچه خواسته عمومی است هدایت می کنند. بنابراین بررسی کارکرد شبکه های  حامی می تواند دانش و ادبیات حوزه سیاستگذاری عمومی را توسعه بدهد و درک عمیق تری را از فرایند سیاستگذاری فراهم کند.

تعریف: شبکه های حامی (Advocacy networks) اصطلاحی است که به سازمان یافتگی گروه های مستقل اطلاق می شود. گروه های مستقلی که با هم همکاری می کنند تا تغییرات خواسته خود را در سیاست بدست آورند. معمولاً شبکه های حامی از گروه های های غیر دولتی (NGO) تشکیل می شوند. در این گروه‌ها چهره های شاخص جامعه، اساتید دانشگاه، افراد سمت دار در موسسات یا رسانه ها مشارکت دارند. فعالیت های اصلی شبکه های حامی شامل بسیج کردن مردم، تفسیر و توزیع اطلاعات به صورت برنامه ریزی شده است. شبکه های حامی گروه هدف خود را دولت، شرکت های خصوصی یا سازمان های بین المللی قرار می دهند.

ویژگی: شبکه های حامی با جنبش های اجتماعی شباهت های زیادی دارد. البته جنبش های اجتماعی به مراتب ساده تر و از سازمان یافتگی کمتری برخوردارند. ابزار در اختیار شبکه های اجتماعی عمدتا استفاده کردن از استراتژی های خاص است. شبکه های حامی همچنین به منابع «قدرت سنتی» دسترسی محدودی دارند. در عوض شبکه های حامی به قدرت اطلاعات، تعداد اعضا، ساختار سازمانی، رهبری و قدرت نمادین خود متکی هستند. ساختار سازمانیشان دارای مشخصه هایی نظیر کار داوطلبانه و الگوهای همکاری است که انعطاف پذیری، انطباق پذیریی و واکشن سریع به رخدادهای سیاسی را ممکن می کند. به طور خاص اگر بین اعضای کلیدی یا رهبران گروه ها رابطه کاری یا شخصی از قبل وجود داشته باشد، احتمال شکل گیری و فعالیت شبکه های حامی به مراتب بیشتر خواهد بود.

سرمایه اصلی: بزرگ ترین سرمایه شبکه های حامی اطلاعات و ارتبطشان است. اطلاعات به گونه ای ارائه می شود که دیدگاه، انتظارات و نهایتا رفتار بازیگران دستخوش تغییر شود. به همین جهت اطلاعات جزئی حیاتی در فنون تبلیغاتی محسوب می شود. چگونگی استفاده از اطلاعات در روابط عمومی، جمع آوری منابع، لابی گری، بایکوت و آموزش اهمیت دارد. شبکه های حامی به سه شیوه از اطلاعات استفاده می کنند:

تغییر منطق: اطلاعات جدید به صورت هدفمند منتشر می شوند تا دلایل وجود مشکلات عمومی را به شیوه ای جدید تبیین گردد. ابزارهای رایج برای اینکار استفاده از ارزیابی خاص، درشت نمایی هزینه های انتخاب یک گزینه یا تلاش برای تخریب یا حمایت از یک بازیگر شاخص است.

تغییر دامنه موضوع: با انتشار اطلاعات می توان میزان توجه شهروندان به مشکلات موجود را کاهش یا افزایش داد. برای اینکار می بایست تصویر جدیدی از مشکلات عمومی ارائه شود که دامنه موضوع را بازتر یا محدودتر کند و شهروندان بیشتر یا کمتری را درگیر موضوع نشان دهند. ابزارهای رایج برای دست یافتن به این هدف استفاده از نمادها، سخنرانی ها و روایت ها به شیوه ای خلاقانه است.

انتشار اطلاعات مخاطب پسند: شبکه های حامی به طریقی از اطلاعات استفاده می کنند که بتوانند حمایت افراد بیشتری را جذب کنند. معمولا افراد خارج از گروه حامی این توانایی را ندارند.

عوامل اثرگذار: موفقیت و فنون شبکه های حامی به طور قابل توجهی وابسته به مختصات نظام سیاسی ای است که در آن فعالیت می کنند: ماهیت رابطه دولت – جامعه، موجود بودن نهادهای دمکراسی مستقیم، نوع نظام انتخاباتی، بازبودن فرایند سیاستگذاری و دسترسی یه رهبران سیاسی از جمله عوامل مهم اثربخش بودن فعالیت های شبکه های حامی است.

در نهایت اگر شبکه های حامی در سطح ملی با مانع تراشی و عدم موفقیت مواجه شوند، در صدد خواهند بود تا به سراغ جذب مخاطبان و بازیگران بین المللی در سایر کشورها اقدام کنند. هدفشان استفاده از فشارها و لابی گری بازیگران خارجی است تا در نهایت تغییر سیاست از طریق فشار خارجی محیا شود.

شبکه های حامی

سیاست های تأثیرگذار (effective policies) زمانی اتخاذ می شوند که تغییر قابل ملاحظه ای در مشارکت سیاسی و همراهی شهروندان ایجاد شود. یکی از راه های تغییر مشارکت وجود شبکه های حامی است. شبکه های حامی فرصت بی بدیلی می دهند تا سیاستگذاران را برای تغییر سیاست مجاب کنند. موضوعات متنوعی هم در شبکه ها حامی پیگیری می شود که دربرگیرنده نگرانی های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و سلامت است. اعضای شبکه های حامی از شواهد مشترکی برای متقاعد کردن سیاستگذاران استفاده می کنند.

درک چگونگی فعالیت شبکه های حامی و جایگاهشان در جامعه برای مطالعه فرایند سیاستگذاری مفید است: شبکه های حامی از یکسو منجر به شکل گیری روابط مهم، کسب تجربه و حتی خبرگی اعضای خود (شهروندان) می شوند و از سوی دیگر دولت ها را در جهت دادن به سیاست هایشان و اقدام در جهت آنچه خواسته عمومی است هدایت می کنند. بنابراین بررسی کارکرد شبکه های  حامی می تواند دانش و ادبیات حوزه سیاستگذاری عمومی را توسعه بدهد و درک عمیق تری از فرایند سیاستگذاری فراهم کند.

 

تعریف: شبکه های حامی اصطلاحی است که به سازمان یافتگی گروه های مستقل اطلاق می شود. گروه های مستقلی که با هم همکاری می کنند تا تغییرات خواسته خود را در سیاست بدست آورند. معمولاً شبکه های حامی از گروه های های غیر دولتی تشکیل می شوند. در این گروه‌ها چهره های شاخص جامعه، اساتید دانشگاه، افراد سمت دار در موسسات یا رسانه ها مشارکت دارند. فعالیت های اصلی شبکه های حامی شامل بسیج کردن مردم، تفسیر و توزیع اطلاعات به صورت برنامه ریزی شده است. شبکه های حامی گروه هدف خود را دولت، شرکت های خصوصی یا سازمان های بین المللی قرار می دهند.

ویژگی: شبکه های حامی با جنبش های اجتماعی شباهت های زیادی دارد. البته جنبش های اجتماعی به مراتب ساده تر و از سازمان یافتگی کمتری برخوردارند. ابزار در اختیار شبکه های اجتماعی عمدتا استفاده کردن از استراتژی های خاص است. شبکه های حامی همچنین به منابع «قدرت سنتی» دسترسی محدودی دارند. در عوض شبکه های حامی به قدرت اطلاعات، تعداد اعضا، ساختار سازمانی، رهبری و قدرت نمادین خود متکی هستند. ساختار سازمانیشان دارای مشخصه هایی نظیر کار داوطلبانه و الگوهای همکاری است که انعطاف پذیری، انطباق پذیریی و واکشن سریع به رخدادهای سیاسی را ممکن می کند. به طور خاص اگر بین اعضای کلیدی یا رهبران گروه ها رابطه کاری یا شخصی از قبل وجود داشته باشد، احتمال شکل گیری و فعالیت شبکه های حامی به مراتب بیشتر خواهد بود.

سرمایه اصلی: بزرگ ترین سرمایه شبکه های حامی اطلاعات و ارتبطشان است. اطلاعات به گونه ای ارائه می شود که دیدگاه، انتظارات و نهایتا رفتار بازیگران دستخوش تغییر شود. به همین جهت اطلاعات جزئی حیاتی در فنون تبلیغاتی محسوب می شود. چگونگی استفاده از اطلاعات در روابط عمومی، جمع آوری منابع، لابی گری، بایکوت و آموزش اهمیت دارد. شبکه های حامی به سه شیوه از اطلاعات استفاده می کنند:

تغییر منطق: اطلاعات جدید به صورت هدفمند منتشر می شوند تا دلایل وجود مشکلات عمومی را به شیوه ای جدید تبیین گردد. ابزارهای رایج برای اینکار استفاده از ارزیابی خاص، درشت نمایی هزینه های انتخاب یک گزینه یا تلاش برای تخریب یا حمایت از یک بازیگر شاخص است.

تغییر دامنه موضوع: با انتشار اطلاعات می توان میزان توجه شهروندان به مشکلات موجود را کاهش یا افزایش داد. برای اینکار می بایست تصویر جدیدی از مشکلات عمومی ارائه شود که دامنه موضوع را بازتر یا محدودتر کند و شهروندان بیشتر یا کمتری را درگیر موضوع نشان دهند. ابزارهای رایج برای دست یافتن به این هدف استفاده از نمادها، سخنرانی ها و روایت ها به شیوه ای خلاقانه است.

انتشار اطلاعات مخاطب پسند: شبکه های حامی به طریقی از اطلاعات استفاده می کنند که بتوانند حمایت افراد بیشتری را جذب کنند. معمولا افراد خارج از گروه حامی این توانایی را ندارند.

عوامل اثرگذار: موفقیت و فنون شبکه های حامی به طور قابل توجهی وابسته به مختصات نظام سیاسی ای است که در آن فعالیت می کنند: ماهیت رابطه دولت – جامعه، موجود بودن نهادهای دمکراسی مستقیم، نوع نظام انتخاباتی، بازبودن فرایند سیاستگذاری و دسترسی یه رهبران سیاسی از جمله عوامل مهم اثربخش بودن فعالیت های شبکه های حامی است.

در نهایت اگر شبکه های حامی در سطح ملی با مانع تراشی و عدم موفقیت مواجه شوند، در صدد خواهند بود تا به سراغ جذب مخاطبان و بازیگران بین المللی در سایر کشورها اقدام کنند. هدفشان استفاده از فشارها و لابی گری بازیگران خارجی است تا در نهایت تغییر سیاست از طریق فشار خارجی محیا شود.