زمانی که شهروندان به سیاستهای عمومی می اندیشند، در ذهنشان تصویری از قانونگذاری، تعیین بودجه و سازماندهی خدمات رسانی عمومی شکل میگیرد. تمامی این موارد زیرمجموعه سیاستهای عمومی محسوب می شوند، اما مهم ایده هایی هستند که سیاست های جدید را پایه گذاری می کنند. ایدهها ممکن است دربرگیرنده نگاه کلی به مسائل باشند یا تنها توجه را به یک موضوع جزئی معطوف کنند.
البته ایدهها به تنهایی عامل انتخاب یک سیاست نیستند یا تغییر شدیدی را در سیاست اعمال نمی کنند. ایدهها نیازمند حامیانی هستند که نقش یک کارگزار را برای تبدیل کردن ایده به سیاست عمومی به عهده بگیرند. ایدهها حاصل علایق شهروندان، خواستههای اتحادیهها، مطالبه گری گروه های ذینفع و به خصوص باورهای افراد متمول جامعه هستند. ایدهها ابزاری برای محقق کردن خواسته ها از طریق اقدامات دولت می باشند. به همین دلیل مطالعه ایده ها در فرایند اتخاذ سیاستهای عمومی اهمیت زیادی دارد. نظریات کلیدی دانش سیاستگذاری هرکدام به نوعی ایده ها را بررسی می کنند؛ مثلاً چهارچوب ائتلاف حامی ائتلافها را برگرفته از بازیگرانی میداند که دارای ایدهها هستند. بازیگران سپس تلاش میکنند تا ایده خود را به ایده مسلط تبدیل کنند. همچنین در ادبیات کارگزاری سیاست که فعالیت کارگزار را به عنوان عامل تسهیل تغییر سیاست تشریح می کند، ابتدا وجود یک ایده را عامل محرک کارگزاران می داند.
ایده (نادرست) ماندگار می شود!
البته گاهی ایده ها میتوانند مدت های مدیدی موفق جلوه کنند و حتی در زمانی که دیگر کارایی لازم را ندارند باز محبوب بمانند. حتی ممکن است شکست ایده چندین بار به وقوع پیوسته باشد، اما سیاستمداران یا سازمان ها یا بازیگران دست از حمایت ایده و سیاست شکست خورده بر نمی دارند و سبب ماندگاریشان می شوند. چنین ایدههایی را می توان «ایدههای نامیرا» تصور کرد. ایدههای نامیرا میتوانند مانعی جدی برای سیاستگذاری خوب باشند.