Window of Opportunity

 

چهارچوب جریانات چندگانه

ایده ها عقایدی هستند که ما در ذهن خود پرورش می دهیم تا به کمک آنها بتوانیم دنیای پیرامونمان را بفهمیم. بعضی از عقایدمان آنقدر در اعماق افکارمان ریشه دوانده اند که آنها را به عنوان حقیقت مسلم می پنداریم. بعضی از این عقاید در ظاهرمان هم نمود پیدا می کنند، مانند باوری که در خصوص مشکلات عمومی داریم. لذا وقتی از یک سیاست به عنوان راه حل نام  می بریم، منظورمون این است که یک ایده یا باور برای اصلاح وضع موجود داریم.

جان کینگدون (John W. Kingdon) به این نکته توجه می کند. وی چگونگی برداشت دولتمردان و شبکه های سیاست را از میان سیاست های پیشنهاد شده جهت حل مشکلات بررسی می کند. کینگدون کار خود را با بررسی یک ادعا شروع می کند: سیاست پیشنهادی ایده ای است که زمان انتخاب و اجرایش فرا رسیده باشد. این ایده باید آنقدر قدرتمند شود که توانایی چیره شدن بر تمام مشکلات سیاسی و اجتماعی رقیب را داشته باشد و هر مانعی که ممکن است سر راهش قرار بگیرد را از میان بردارد. اماکینگدون اعلام می کند که این برداشت در خصوص سیاست پیشنهادی گمراه کننده است. زیرا شرایط اساسی که برای اتخاذ سیاست جدید باید فراهم شده باشد را لحظا نمی کند.

کینگدون معتقد است که یک ایده برای آنکه بتواند راه خود را تا تبدیل شدن به یک سیاست جدید طی کند، لازم است تا یک پنجره فرصت (window of opportunity) گشوده شود. باز شدن این پنجره مشروط به هم راستا شدن سه جریان مجزا است که به ترتیب عبارتند از: